🔴 کتاب ” باغ وحش انسانی “
🔵 نوشته “دزموند موریس”
⚫️ ترجمه پرویز پیر
🔹فقط سه اثر از دزموند موریس به فارسی ترجمه شده است “میمون برهنه” و “باغوحش انسانی” که در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۴ منتشر شدند، و تا سال ۵۷ دوبار هم تجدید چاپ شدند، ولی دیگر هیچوقت تجدید چاپ نشدند و برای همین بسیار نایابند و همچنین کتاب خواندنی “رفتارشناسی تماس” که اصلا موفق به کسب مجوز انتشار نشد و پس از سالهای طولانی سرانجام در اینترنت منتشر گردید. کتاب “میمون برهنه” بعد از اصل انواع داروین جنجالیترین و پرتیراژترین کتاب علمی است، کتابی که دنیا را تکان داده وفقط سه ماه پس از انتشار به ۱۷ زبان ترجمه شد و تا کنون از این دو کتاب دهها میلیون نسخه در جهان بفروش رفته است. “باغ وحش انسانی” به نوعی ادامهای است بر کتاب “میمون برهنه” که بشدت! خواندنی است….
◀️ وقتی لقمهٔ غذایی را به دهان میگذارید، لزوما بدین معنی نیست که گرسنهاید. وقتی مشروبی مینوشید ناگزیر مبین تشنگی شما نیست. در باغوحش انسانی، خوردن و آشامیدن برای منظورهای متعددی به کار گرفته میشود. شما ممکن است برای وقتکشی آجیل بشکنید یا برای تسکین اعصاب آبنبات بمکید…. وقتی فشار زندگی جدید شدت میگیرد، شهرنشین درمانده غالبا از دنیای شلوغ خود به عنوان جنگل واقعی یاد میکند.این راهی خوشایند برای توصیف نحوه زندگی در میان اجتماع متراکم شهری است؛ اما در عین حال توصیفی است بسیار غیردقیق و این را هر کس که جنگلهای حقیقی را مطالعه کرده باشد، تائید میکند. در شرایط عادی، جانوران وحشی بنا به عادتهای طبیعی، خودشان را مثله نمیکنند، استمنا نمیکنند، به فرزند خود حمله نمیبرند، دچار زخم معده نمیشوند، به بتپرستی جنسی نمیگرایند، از چاقی در رنج نیستند، جفتهای همجنسباز تشکیل نمیدهند، و دست به قتل نمیزنند.
◀️ نیاز به گفتن نیست که در میان انسانهای شهرنشین همه اینها اتفاق میافتد. پس آیا این رفتارها مبین اختلافی بنیادی میان نوع انسان و دیکر جانوران است؟ در نکاه اول چنین به نظر میرسد. اما این نتیجه گیری گمراهکننده است. جانوران دیگر نیز در پارهای اوضاع و احوال، مثلا وقتی در شرایط غیرطبیعی اسارت گرفتار شده باشند چنین رفتارهایی دارند. حیوان باغ وحش در قفس خود همه آن رفتارهای غیرعادی را که ما در همنوعانمان شناختهایم از خود بروز میدهد، پس روشن است که شهر نه جنگل واقعی، بلکه باغوحش انسانی است. مقایسهای که باید بکنیم بین انسان شهری و حیوان وحشی نیست، بلکه بین انسان شهری و حیوان اسیر شده است. حیوان بشری امروزی دیگر در شرایط طبیعی نوع خود بسر نمیبرد. او بجای اسارت در دست شکارچیان باغ وحش، در دام درخشش مغزی خویش افتاده است؛ خود را در چنان باغ وحش عظیم و ناارامی انداخته که همواره در معرض خطر خرد شدن در زیر فشار روحی است. با وجود این علی رغم فشارها، سود حاصل زیاد است. دنیای باغوحش گونه مانند سر پرستی غول اسا از ساکنان خود حمایت میکند: خوردنی، آشامیدنی، پناهگاه، بهداشت و مراقبتهای پزشکی در دسترساند و مسایل بنیادی ادامه بقا به حداقل کاهش یافته است.
◀️ نویسنده بر این عقیدهست که علیرغم پیشرفت تکنولوژی، دیر یا زود نابودی نوع انسان بدست خودش رقم خواهد خورد، مگه اینکه بشر از شرایط طبیعی (در گذشته) و غیرطبیعی (امروز) آگاهی کافی بدست آورد و برای نجات نوع خود اقدام کند. اصلیترین قدمی هم که باید در این راه برداشته شود، کاهش روند صعودی رشد جمعیت و هدایت آن با هر شیوهای به یک روند نزولی ست. موریس در لفافه میگوید خودمان باید به شیوهای بخشی از جامعه انسانی را از میان برداریم تا جلوی انقراض کامل نوع بشر گرفته شود و بدین منظور بهتر است از بارداری و تولد پیشگیری کنیم تا اینکه بخواهیم انسانهای رشد یافته و بالغ را از میان برداریم.