دانلود رایگان کتاب صوتی گجسته دژ
قسمتی از متن کتاب
«مردم پُشتِ سرِ من و مادرم بدگوئی میکنند، چون میبینند كه تنها آبتنی میکنم، میگویند كه دختر نباید…»
«این مردمِ دِه را میگوئی؟ بیچارهها… از جانوران كمترند، آنچه كه آنها را اداره میکند، اوّل شكم و بعد شهوت است، با یكمُشت غَضَب و یكمشت بایدونباید كه كوركورانه بهگوشِ آنها خواندهاند.»
«ولی من نمیتوانم از آب چشم بپوشم، من برایِ آب میمیرم. وقتیكه شنا میکنم، مثلِ اینست كه همهِ پرندگان، همهِ طبیعت با من گفتگو میکنند؛ دلم میخواست همهِ روزهایم را جلویِ دریا باشم، زِمزِمهِ آب با من حرف میزند، مرا میخواند و بهسویِ خودش میکِشاند، شاید من بایستی ماهی شده باشم.»
- تحویل تخمینی: حداکثر تا 4 روز کاری
- ارسال و مرجوعی رایگان: در تمام سفارشهای بیش از 200 تومان
کتاب صوتی گجسته دژ اثر صادق هدایت
دانلود کتاب صوتی کتاب صوتی گجسته دژ از صادق هدایت
کتاب صوتی گجسته دژ اثر صادق هدایت داستان زنی به نام خورشید است که پس از هشت سال از فرار شوهرش، به غش و صرع مبتلا است. روشنک دختر او است که با شنا در رودخانه تفریح میکند. هرچند که مردم روستا به او تهمت میزنند.
خورشید هشت سال خود را در سیاهچالی در جستجوی اکسیر اعظم (طلا) حبس کرده است. او استاد خود را کشته است و برای کامل کردن اکسیر طلا به سه قطره خون از آخرین قطرههای خون دختری باکره نیاز دارد. او برای اینکار دختری را که هر روز در رودخانه روبروی دخمهاش شنا میکند برمیگزیند…
صادق هدایت نویسنده، داستاننویس، مترجم و روشنفکر ایرانی بود. بسیاری از محققان، کتاب «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. اندیشههای ناسیونالیسمی و سبک رئالیسم پایههای اصلی آثار هدایت را تشکیل میدهد.
در قسمتی از کتاب آمده :
روشنک که مشغولِ پوشیدنِ لباسَش بود گفت: «خودم را میشویم.»
«دختر جان، بیهوده مَترس! من بهجایِ پدرت هستم.»
«پدرِ من خیلی وقت است که رفته، من خیلی کوچک بودم که رفت، دُرُست یادم نیست، ولی ریشِ سیاهی داشت، مرا میبوسید و رویِ زانویش مینشاند.»
«افسوس، من هم دُخترکی داشتم!»
«شما همان جادوگرِ گُجَسته دِژ هستید؟»
«این اسمیاست که مردم رویَم گذاشتهاند.»
#داستان_کوتاه
#گجسته_دژ
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.